دیوان رباعیات پروفسور علی رجالی

ساخت وبلاگ

 

دیوان رباعیات و دو بیتی های پزوفسور علی رجالی(قسمت دوم)

کلید رستگاری

فهرست مطالب

مقدمه

فصل اول

خدای متعال

فصل دوم

اشعار مذهبی

فصل سوم

اشعار عرفانی

فصل چهارم

اماکن مذهبی

فصل پنجم

چهارده معصوم

فصل ششم

اشعار تاریخی

فصل هفتم

اشعار اجتماعی

فصل هشتم

اشعار فرهنگی

فصل نهم

شخصیت های مذهبی

مقدمه
  تعدای از رباعیات و دو بیتی های اینجانب، حدود ششصد عدد، در کتاب کلید خوشبختی بنده به چاپ رسید. تعدادی رباعی به طور پراکنده در شبکه های مجازی تلگرام، اینستاگرام و صفحه های شخصی آمده است.لذا تصمیم گرفتم همه رباعیات و دو بیتی های خود را تحت عنوان کلید رستگاری جمع آوری کنم. در حین این کار حدود صد رباعی جدید سرودم که در وبلاگ های شخصی آمده است.همچنین بعضی سروده ها نیاز به ویرایش داشت.لذا ضمن اصلاح،برای هر سروده عنوانی را اختصاص دادم و به صورت موضوعی تدوین نمودم.امید است برای خوانندگان مفید باشد.
   بعضی از دوبیتی ها اقتباس از غزلیات،قصاید و مثنویات اینجانب می باشد. ممکن است خوانندگان فرصت کافی برای خواندن یک شعر طولانی را نداشته باشند.ولی خواندن دو بیت بطوری که بتواند منظور شعر طولانی را ارائه دهد مفید است.
فیلمسازان سریال ها به موازات یک فیلم سینمایی تولید می کنند.لذا این ایده را در اشعار خود اعمال نمودم

 

فصل اول

خداشناسی

بخش اول

مصرع های کوتاه

 ۱۸۰ تسلیم
 هدف از خلقت انسان چو خواهی
    عبادت باشد و زهد الهی
بشو تسلیم در امر الی الله          
   اگر خواهان رشدی و تعالی

 

۱۶۵.حرف حق
آنچه می گویم بیان وحی و هو
آن رسیده از نبی و آل او
من نگویم بهر خود ، حرف و سخن
گاه می گویم به خود ، کمتر بگو 

 


۱۵۷.رحمت

ما بخوابیم و تو هستی بیدار
ما ضعیفیم و تویی خود قهار
ای خدا رحم نما از کرمت
ما بخیلیم و تویی خود انصار

 

 

۱۵۸.پندار
درسوز و گدازیم ، ز کردار
در رنج و عذابیم ، ز گفتار
بر ما بنما عفو خدایا
در غرق گناهیم ، ز پندار

 

 

۱۵۹.اسرار
بیچاره و خواریم، نکردی اظهار
درمانده ز خویشیم، نگفتی اسرار
ای خالق هستی و جهان، ما دریاب
قاصر ز وجوبیم ، ندیدی رفتار

 

۱.راهنمای انسان

گفتما ای صنما، راه نما بر انسان
گفت عترت بود و نور جلی در قرآن
گفتمش خلقت انسان چه پیامد دارد
گفت احسن بود و طرد نما هر شیطان

بخش دوم

مصرع های بلند

 

۱۷۷.لطف حق
خداوندا عطا کن عشق جان سوز 
   ندارد بینوا فهمی دل افروز
گدایت طالب اسرار هستی است
بخواهم لطف تو اندر شب و روز  

 

۱۴۱.تجلی حق
تجلی حق ظاهر است و بود خود نهان
شود جلوه گر در حیات و جهان هر مکان
کند خلق هفت آسمان را خدا ، در سما
سبب شد وجود چنین عرش و هم آسمان

 

 

۱۴۲.آسمان
بگفتا ولی خدا ، نور هستی ، امین
تکان شدید است موجب ، فلک را چنین
بخاری بود روی آب و ‌کف روی آن
سپس آسمان می شود خلق و گردد بهین

 

 
۱۴۳.بخار
چه خوش گفت مولا علی از بخار
بود آسمان نخست ، محکم و استوار
نیاز بشر باشد و  طی ارض
حفاظی بود بر زمین و کند استتار

 

۱۴۰.نقش خدا
عجب لطفی خدا دارد به آدم
ولی غافل ز اسراریم هر دم
بشر غافل ز الطاف الهی است
خدا همراه و دلسوز است و همدم

 

 

۱۳۰.یاد هو
باعث لغزش شود ، بی یاد هو
در مصائب می رسد امداد او
خوار گر دد هر که باشد بی خدا
غیر حق پاینده و منجی مجو

۱۲۸.رشد
بی خدایی موجب افسردگی است
دور گشتن از خدا  بیچارگی است
 رشد ما در سایه ای نور خداست
بی خدایی باعث هر تیرگی است

 

 

۱۲۶.یاد خدا
گفت مولایم علی ، نور خدا
در خصوص عقل و علم و هم قوا
باعث لغزش شود ، بی یاد هو
یاد حق لازم بود در هر کجا

 


۱۲۱.ذات حق تعالی
سالها نزد اساتید ریاضی و علوم
کسب دانش بنمودم چو اعداد و رقوم
ما نیابیم چو ذات احدی را هرگز
لوح محفوظ بود ، نزد امام معصوم

 

۱۲۲.علم
آخر علم بود روشن و آن هم گویاست
وصف خورشید بود سخت ولی آن پیداست
علم ما شرح دهد علم خدا را هر عصر
با ریاضت بشود کشف و هویدا بر ماست

 

 

۱۲۳.حکمت
درس دین را ز بزرگان ادب من دارم
من تلمذ بنمودم همی در عمرم
ره گشا بود مرا شرح و کلام قرآن
از خدا حکمت و دیدار و لقا می خواهم

 


 
۱۱۷.غفلت
انبیا راه تعالی بنمودند بیان
راه آنان ندارد  خطر و شر و زیان
غافل از حق مشو ای بنده ای امیال زبون
ره شیطان نبرد مقصد  یزدان و زیان

 

۱۱۸.راه شهیدان
ره حق رو ،که بود راه شهیدان و خدا
عاقبت نور خدا بینی و اصحاب ولا
ره حق در همه اوقات عیان می باشد
طی نما راه نبی ، مشی شهیدان هر جا

 ۱۱۹.تقوا
دان سعادت به عمل باشد و تقوای درون
نی سخنرانی و افسانه و امیال زبون
این جهان پر زحوادث بود و جوش و خروش
نیست تقوای الهی به حسادت به سکون

 

 

۱۲۰.توکل
کن توکل به خدا، در همه ی کار و امور
اعتماد است به یزدان حکیم و منصور
با تلاش است تو را رشد و تعالی هر گاه
همتت قرب الهی بود و سعی و عبور

 

 

۱۰۶.راه یزدان
ای جوانان بر شما گویم یکی حرف حساب
از خدا خواهم که باشد بر شما فصل الخطاب
هرکه کوشد در ره یزدان، بگیرد پاسخش
تا توانی از گناهان عبث، کن اجتناب

۸۳.حق و باطل
امروز جهان منتظر اذن ظهور است
هر چند عدو صاحب اسباب و شرور است
منکوب نما باطل و حق را بنگر نیک
کین توصیه ی اصلی قرآن و زبور است

 

 

۷۵.توکل
این همه دلهره از آتی و رخداد نباش
لحظه ای فکر کن و عامل هر باد نباش
تو ممکن کار خلاف و تو مکن هر کاری
جز خدا، دعوی امداد ز افراد نباش

 

۶۸.جبر و اختیار
حق تا به ابد زنده، جبر است کمال ما
با یاد خدا باشید، خبط است عدول ما
گر هست تو را کاری ، با اذن خدا باشد
چون نیست شوی آنی، جبر است افول ما

 

۴۵.سر آغاز
سر آغاز هر کار با ذکر و نام خداست
خداوند ر‌وح و روان، شاهد کارهاست
که ذکرش تسلی دهد، روح و جان تو را
خداوند محبوب و همراه و او آشناست

۳۵.راه مستقیم

سیر حق دارد سروری جان فزا
جملگی عشق است و نور است و صفا
هر که باشددر صراط مستقیم
می چشد می را ز دست دلر با

 

 

۲۴.حکم حق
عمر خود در ره حق طی  و جهان آرا باش
کن تلاشی دو چندان و همی کارا باش
هر که در راه خدا بود یقینا خوشبخت
حکم حق هست تو را هادی و آن اجرا باش

 


۲۳.کلام حق
انچه حق گفت همان گو و همی جویا باش
راه یزدان بنما طی و همانند علی ، مولا باش
حق بیان کرد کلامش به زبان احمد
در دفاع از فقرا یار، همین  حالا باش

 

۲۱.محضر حق
بی صبوری مکن وشکوه نکن والا باش
چرخ گردون نکند رحم به ما , دانا باش
خود بزرگی مکن و لاف مزن در ایام
این جهان محضر حق باشدو با تقواباش

 

۲۰.مرد میدان
این جهان جای عمل باشد و هم کار و تلاش
غافل از حق و عنایات مشو، کبری باش
مرد میدان وعمل باش ، چو مردان خدا
کن به تکلیف عمل، مخلص و بی همتا باش

 

۱۸.سر آغاز
آغاز سخن همیشه بسم الله است
خالق به  همه ناظر و او آگاه است
هر کس به خدا تکیه کند پیروز است
دوری بنما ز ناکسان،  بد خواه است

 

۵.راه مستقیم
بیراهه نرو جان دلم ، راه خراب است

این ره که روی بی ثمر و پست و سراب است 

راهی که خدا گفت و نبی طی بنموده است

راه صلحا باشد و همواره خطاب  است

 

۱۱. عشق
از خدا عشق طلب ، علم طلب هم اسرار
عاملی هست ترا سوی خودش در فکار

دان نعائم همگی  بی حد و بی پایان است
گله از حق منما ، عشق طلب  هم دیدار

۱۲.اسرار
هر چه خواهی به خدا گو ، غم و هر اسرار
او بود خالق و آگاه به هر سختی کار
حق بود  ناظر و آگاه به اعمال بشر
ز خدا راه طلب ، راه شهیدان هموار

 


۱۵.راه حق تعالی

راه حق را بنما طی و همی جویا باش

کن تمنا ز خدا عشق  و د می شیدا باش

این جهان رهگذری باشد و آن زود گذر

توشه ای کسب نما بهر خود و کوشا باش

 

.....

 

فصل دوم

اشعار مذهبی

بخش اول

مصرع های کوتاه

 

۱۶۶.قبر

ای تراب تیره ، ای کوی و سرا
جایگاه جسم بی جان ، منتهی
می شود آزاد روح آدمی
جان شود آسوده از بند و رها

 

 

۱۶۷.توشه
چون که پیمانه به سر شد، رفتی

بهر حق ذکر ورا می گفتی؟

توشه ای بهر سفر را داری؟

دست خالی چه کنی ، در رفتی؟

 

....
۸.ادای دین
تو که اهل حقی ودانی  عذاب
ادا کن دقیق و به ریز و حساب

نماند حقوقی به گردن ز موت

نباشد دیونی به وقت عقاب

بخش دوم

مصرع های بلند

 

۲۱۰.توبه

هر که می خواهد کند توبه ز افعال شنیع
او بپردازد حقوق دیگران را خود سریع
وانگهی با قلب و با اذکار گوید توبه اش
دور گردد از گناه و معصیت ، آنها جمیع

 


 

۱۹۴.شیطان
معنی شیطان چه باشد از نگاه اولیا
چیست مفهوم وجودش از لسان انبیا
می فریبد مردمان ساده لوح و خرده بین
بس که زینت می دهد اعمال دشمن را جلا

 

 

۱۹۱.کمک
بجا آور عقیقه، چونکه اولاست
کمک بر بینوایان و رعایاست
نباشد مصلحت، جایش دهی پول
بکش یک گوسفند و دان رضاهاست

 

۱۹۲.بخشش
عقیقه موجب دفع بلا یاست
نباشد سهم تو از آن، خطاهاست
بده آنرا به ده ها فرد محتاج
رضای حق تعالی در عطا هاست

 

 

۱۸۹.عقیقه

عقیقه عامل رفع بلایاست
برای دوری شر و جفاهاست

عقیقه باعث احسان به مردم
برای شور چشمی و محاباست

 

 

۱۹۰.بیمه
عقیقه کار نیکو در سجایاست
که اسرارش نهان و از خفایاست
کند بیمه تو را اندر حوادث
که اسرارش نهان و از خفایاست

 

 


۱۱۳.شناخت

کن عبادت با خلوص وحق طلب با بندگی
کم بداند  ،  نقش یزدان در حیات و زندگی
قدر زر زرگر شناسد ،قدر گو هر گوهری
کس نداند قدر عالم ، چون محقق ، جوهری

 

 


۱۰۷.ریا
ای که داری خود نمایی و ریا با دیگران
در دو دنیا می شوی از این ریا غرق زیان
سلب گرداند ریا از ما همه، توفیق حق
پس چرا خواهی به این و آن دهی خود را نشان ؟

۱۰۸.شیطان
معنی شیطان چه باشد از نگاه اولیا
چیست مفهوم وجودش از لسان انبیا
می فریبد مردمان ساده لوح و خرده بین
بس که زینت می دهد اعمال دشمن را جلا

۱۰۹.شهدا
کل ما مفقود گردیم و نمی ماند اثر
می توان گفتا که ما هستیم مفقود الاثر
دان شهیدان ماندگارند و همه سوی خدا
جملگی نزد خدایند و خدا دارد نظر

 

۱۷۳.شهدا
از شهید آموز راه خوب و تحصیل سرور
بنگری تشییع او، پر از غم و پر ز شور
از کنار جنگ تحمیلی تجارب کسب شد
از ذلالت دور باش ونشنوی تو حرف زور

۱۱۰.بهشت
قلب پاک و روی خندان و زبان اندر دهان
می برد ما را به سوی خالق پاک و جنان
تا توانی کن کمک بر مردم و آزاده باش
مرضی حق باشد و پاداش دارد بی گمان

 

۱۰۱.تقوای الهی
مى رود ایمان و تقوا، در پی هر هرزگی
کبر و انواع حسد، آتش زند بر زندگی
هست تقوا چون لباسی، بر روان آدمی
بهترین عامل بود تقوا برای بندگی

۱۰۲.پایداری
مردم کوفه نمودند دعوت از خون خدا
لیک در وقت عمل ، تنها بماند مقتدا
سخت باشد در ره یزدان بمانی پایدار
بین قیام و دعوت یاران ، زمین کربلا

 

.عدل و انصاف
مردم بیچاره را یاری کن و کاهل نباش
بهر فردایت بکن کاری، خودت سافل نباش
با مصاف دیگران پرهیز از اجحاف کن
در عدالت عامل و از بندگی غافل نباش

۹۲.امن یجیب
اجابت می کند یزدان دعا را
عبادت کن خدا ی کبریا را
بخوانم من دعا امن یجیبا
شفا ده ای خدا هر بینوا را

۹۳.عقیقه
عقیقه عامل رفع بلایاست
برای دوری شر و جفاهاست
کند بیمه تو را اندر حوادث
که اسرارش نهان و از خفایاست

۹۴.دعا
دل بشکسته می خواند خدا را
خدا پاسخ دهد هر دم دعا را
منم بیچاره و مضطر پریشان
پذیرد ناله و سوز گدا را

۹۵.نذر
نذر باشد ترک کار زشت با قصد رضا
یا بدست آری رضای حق تعالی با ادا
گفت یزدان گو به مردم نذر کردم با سکوت
چونکه مریم صاحب عیسی است با امر خدا

 

 

۷۳.نقش دین در زندگی
می رسد حرف خدا بر مردمان،نور مبین
از طریق انبیا و اولیا ، از سوی دین
ظاهر دین حاوی فرمان و احکام خداست
باطنش اخلاق نیکو همره علم و یقین

۷۴.نهی از منکر
نهی از منکر نما، نالان ز تعبیرش نباش
امر حق را گو مداوم، بهر تاثیرش نباش
جان فدا کن در ره یزدان و تو آزاده باش
نفس راسرکوب و بر خود تیغ شمشیرش نباش

 

۵۰.بر پایی نماز
امان از دست بی دینی ، برد تا قعر گمراهی
نگو ترک نمازت را ، نکن دیگر تو کوتاهی
نماز شب کمی بگزار، خدایت دوست می دارد
کلید گنج خوشبختیست، همین ورد سحرگاهی

 

 

۴۷.فرهنگ ودین
عدو با توسل به زور و فریب و دل پر عنود
تزلزل به پا کرد در باور و دین مردم ربود
تفکر به آیات نورانی ذوالجلال
شود موجب رشد و معراج انسان چه زود


۴۴.زیارت جامعه
جامعه آئینه ی آل علی ، نور خداست
آن کلام انبیا باشد، بیان اولیاست
جامعه از بهر شیعه، یک دعا در ظاهر است
می کند تبیین اصول دین و آن ارکان ماست

 

 

۳۷.هدایت

فرصت طلبان ذلیل و خوارند و حقیر
قدرت طلبان حریص و مستند و اسیر
دوری ز هوای نفس و دوری ز گناه
منجر به هدایت است و یاری و نصیر

 

۳۴.غصب

خدعه و مکر نمودند پس از مرگ نبی 
تا حکومت برسد بر دگران جز به علی
گاه گویند جوان است و گهی حیله کنند
لیک غافل که خدا حامی حق است و ولی

 

۳۳.شناخت

من ندانم که چه خوب است و چه زشت
من ندانم که ملک وصف مرا نیک نوشت
نشناسم خود و خود خواهم وجویای خدا
کس نداند که جهنم چه بود یا که بهشت

 

 

۲۸.عدالت
پرچم عدل به پا گردد و با تقوا باش
بهر آن روز مهیا و همی کوشا باش
پرچم عدل به پا گردد و مهدی آید
بهر آن روز مهیا و همی کوشا باش


 
۱۹.قیامت
در مصاف دگران صادق و با تقوا باش
حرف بیهوده نگو ، مظهر پاکی ها باش
چون قیامت برسد ، وقت حساب است ترا
مجری عدل علی باش، همی کوشا باش
 

 

۱۴.عبادت
این جهان خلق شود، بهر بشر در اعصار
تا نمایی تو عبادت ،  عمل و هم اذکار
دان خدا آگه و بینا بود  و هم بیدار
کن صبوری و مگو راز خودت با اغیار

.....

 

فصل سوم

اشعار عرفانی

بخش اول

مصرع های کوتاه

 

۱۷۹.وقف
  خدایا من رفیق  نفس پستم 
    ​در این دنیا اسیر و خود پرستم
قبولم کن مرا در درگه خود   
   که باشم عاشق و وقف تو هستم


 

۱۶۳.همدم
چه گویم دشمنی دیرینه دارم
نهفته در دل و در سینه دارم
دمادم می کند آشوب بر پا
خدایا همدمی پر کینه دارم

۱۶۴.هوای جان

برون گردان هوای جان ز خانه
مرتب می کند ناله ، گلایه
چرا در مانده ای از هم قطاران
بگیرد دائما عذر و بهانه

 

 

۱۶۲.عشق
تا کی گرفتار هوا
در عالمی پر از خطا
این دل شده سرشار عشق
شیطان دون بیرون نما

 

بخش دوم

مصرع های بلند


 

۱۹۸.رمز پیروزی
رمز پیروزی جلای نفس ، از آلودگی است
پاکی نفس از پلیدیها درون زندگی است
استقامت در هدف،کار مداوم با تلاش
موجب پیروزی انسان و رفع خستگی است

 

۱۵۲.هوای نفس

آلوده مکن قلب و زبان  و چشمت
منجر به هلاکت است و حزن و خفت
هر ظلم شود به جان و هم جسم بشر
دان ریشه ی آن هوای نفس و حسرت

 

 

۱۱۴.عشق حق

آرزومندان کجایید، کجایید
به عشق نور یزدلن ، جان فدایید
خدا آگاه و بینا بر خلایق
از این بند زمانه ، دل رهایید

۱۱۵.باران رحمت

غم است و آتش و آه فراوان
به جای عشق و ایمان ، در دل و جان
ندارم جز خدا یار و انیسی
ببار آن رحمتت را ، همچو باران

 

۱۰۳.رمز پیروزی
رمز پیروزی جلای نفس ، از آلودگی است
پاکی نفس از پلیدیها درون زندگی است
استقامت در هدف،کار مداوم با تلاش
موجب پیروزی انسان و رفع خستگی است

 

 

۴۲.مرکب
جوهر اصلی عرفان، عشق بی حد خداست
جلوه گر باشد درون سینه ،آن از بهر ماست
حق تعالی این ودیعه، در دل انسان نهاد
این بود مرکب برای سالک و مهر و صفاست


۴۰.نفس

گر بشویی چهره و جانت ز انواع گناه
 روح و جانت کی شود آلوده و گردد تباه
کی شود جانا ببینم هم درون و هم جهان
من کنم اصلاح خویش و قدرتت بینم هر آن

 

 

۳۹.آینه

می کند رسوا تو را ، یک آینه با یک نگاه
تو ببینی خود ، کنی اصلاح هر لکه سیاه
لیک غافل از خودی و هم درون سینه ات
کاش می دیدی درون و لحظه ای آئینه ات

 

۳۰.راه خدا
از گنه دور نما خویش و همی کوشا باش
بی خود از خود شو و بی تاب رخ لیلا باش
هر که در راه خدا بود یقینا منصور
پایبندی و صبوری کن و هم اعلا باش


۲۵.شهدا
با شهیدان خدا باش ، همی  شیدا باش
تا که حق جلوه کند در نظر و بینا باش
بین حسین ابن علی و شهدا و اهداف
راه و یاد همگی باقی و جان افزا باش

 

۴.نفس اماره
این چه نفسی است شده یاغی و گه در سر من
می زند تیغ مداوم  به دل و پیکر من
وسوسه می کند و جان مرا صید کند
نفس اماره زند تیر و بود در بر من

 

۱۰.منت
چون ببینم ز بشر منت  و او هم محتاج
به در خانه ی حق می روم و او مختار
منتی نیست تو را ، از طرف صاحب جود
شکر نعمت بنما ، در همه حال و اعصار

 


۱۶.عشق واقعی

عشق دریای محبت باشد و زیبندگی است

باعث بالندگی در مردم و در زندگی است

عشق ما باشد هوس یک جلوه از عشق خداست

آن نیاز آدمی در ارتقا و بندگی است

فصل چهارم

اماکن مذهبی

بخش اول

مصرع های  کوتاه

بخش دوم

مصرع های بلند

 

۴۹.فدک
نیمی از ملک فدک، در اختیار فاطمه
داده شد از سوی احمد،در دیار فاطمه
می دهد احمد به زهرا ، هدیه ی اهل فدک
پس گرفتند ملک زهرا، از تبار فاطمه

 

 

۱۰۰.اصفهان
در کنار ساحلی پر آب باشد اصفهان
لیک رودش دائما مسدود گردد ناگهان
حیف باشد شهر تاریخی ما گشته چنین
آب آن در شهرهای دیگری باشد  روان
 

 

۸۴.مسجد النبی
همبستگی احمد و اصحاب جدا نیست
آرامگه و مسجد و محراب دو تا نیست
گشته است بنا مسجد پیغمبر اعظم
در اول هجرت شده بر پا و فنا نیست

۸۵.مسجد الحرام
مسجد العظم چو باشد قبله گاه مسلمین
آن بود بالاترین خشکی عالم در زمین
کعبه بنیانش ز آدم بود از روز نخست
قبل بعثت می کند ترمیم احمد همچنین

۸۶.صحرای عرفات
وقوف عرفات است، ز ارکان زیارت
حاجی برود دشت و کند ذکر و عبادت
بخشیده شود هر گنه و کار خطایی
این گفته ی صادق بود و هست کفایت

۸۷.مسجد کوفه
چارمین مسجد که مشهور است بین شیعیان
مسجد کوفه است از بین مساجد در جهان
هفت محراب است درمسجد محل سجده گاه
بس وسیع است و بود آرامگاه سالکان

۸۸.مسجد سهله
مسجد سهله بود محبوب در نزد خدا
در جوار مسجد کوفه شود مسجد بپا
نام های دیگر مسجد سهیل است در عراق
هم بنی ظفر است و عبدالقیس نام آن بنا

 


۸۲.قبرستان بقیع
امروز جهان شاهد تخریب قبور است
این کار بسی زشت و ز آزاده به دور است
آرامگه چار امام است و بود مدفن اصحاب
آن باعث احیای ولایت و حضور است

 

فصل پنجم

اشعار چهارده معصوم

بخش اول

مصرع های کوتاه

بخش دوم

مصرع های بلند


۱۹۹.پایداری

کوفیان نامه نوشتند تو را خون خدا
لیک در وقت عمل ، تنها بماند مقتدا
سخت باشد در ره یزدان بمانی پایدار
بین قیام و دعوت یاران ، زمین کربلا

 

 

۱۷۰.امام زمان
حق  به داد ما رسد اندر مصائب هر زمان
می ر سد روزی که حجت دیده می گردد عیان
ما همه مشتاق دیدار امام و اذن حق
تا کند عدل خودش را او به پا اندر جهان

 

۱۶۱.یاد حسین

از حسین بینی چنین اندیشه و آزادگی
مرگ با عزت به از این سازش و این زندگی
می کند امر به حق و می کند دوری ز خصم
می دهد جان خود و یاران خود در بندگی

 

۷۸.القاب حضرت زهرا
داد احمد صد لقب بر فاطمه خیر النسا
می شود موجب جهان را، فاطمه رکن الهدی
در دریای علوم است و معارف فاطمه
می درخشد عالمی ، چون فاطمه دره البضا

 

 

 

 


۶۹.غیبت حضرت مهدی
در پرده های غیبت ، ای وارث امامان
از بدو خلقت خود، با امر و حکم یزدان
خواندی نماز میت، با سوز جان پدر را
لیکن به امر یزدان، غایب شدی پس از آن

۱۷۶.قیام
می شود روزی ببینی منتقم  را در جهان
ما همه مشتاق دیدار امام خود عیان
ای خدا ظلم و جنایت بی حد و بی انتهاست
وعده حق می شود اجرا، بی شک و گمان

 

 

۵۹.حضرت رقیه
ای فاطمه ی صغری، در راه خدا رفتی
در خواب پدر دیدی، نا گفته چرا رفتی
با زمزمه های خود، جان همه را سفتی
ای گوهر و دردانه، رقیه کجا رفتی

 

۵۱.دعای عرفه
این یاد حسین است که چون آب حیات است
این عشق حسین است که آن بحر نجات است
دستان حسین ابن علی رو به خدا بود
"می سوزد و مشغول دعای عرفات است"

 

 

۴۹.فدک
نیمی از ملک فدک، در اختیار فاطمه
داده شد از سوی احمد،در دیار فاطمه
می دهد احمد به زهرا ، هدیه ی اهل فدک
پس گرفتند ملک زهرا، از تبار فاطمه

 

۴۸.سقیفیه
خدعه و مکر نمودند پس از فوت نبی 
تا حکومت برسد بر دگران جز به علی
این سوال است چرا، عهد شکستند آنها
در سقیفه همه بودند، بجز نور جلی

 

۴۳.فساد
داد دستورالعمل مولا علی ، کن اهتمام
شو مسلح هم به علم و دانش و تقوا مدام
گر ببینی مال مردم می خورند اهل فساد
قاطعیت کن، نظارت کن ،ببر دستان تمام

 

 


۳۸.استقبال

با آمدن علی چه غوغایی شد
از فرط خوشی چه شور یکتایی شد
هر پیر و جوان به شوق بیعت رفتند
دعوت همه گیر و یک صدایی شد

 


۳۲.خلافت

خلافت بی علی، تخت و کلاهی است
که پایانش سقوط است و تباهی است
دوام هر حکومت ، علم و تقواست
بدون نور حق، چاه و سیاهی است

 

۳۱.حکومت

حکومت چون ردای پادشاه است
نمادی از جلال و عز و جاه است
سزاوار حکومت هست مولا
به اهلش گر رسد زیبا و ماه است

 

۲۲.دریا دل
این جهان رهگذری هست کمی کوشا باش
توشه ای کسب نما با عمل و  والا باش
از جدل دوری و بیهوده مکن وقت تلف
چون امامان و نبی، منجی و یک دریا باش

 

۱۹۳.اربعین

مرغ دل پر می زند هر دم به سوی نینوا
تا بگیرد در بغل قبر شهید کربلا

همره دلدادگان با پای دل در اربعین
با نوای یاحسین، بر سر زدیم و سینه ها

 

فصل ششم

اشعار تاریخی

مصرع های بلند

 

۷۱.جنگ حنین
نبرد حنین است سخت و بود آن شدید
پس از فتح مکه شود جنگ و گردد پدید
ندارند ایمان محکم سپاه نبی در حنین
نبینند دست خدا را ، بود تکیه گاه و امید


۷۰.جنگ بدر
اولین جنگ بزرگ مسلمین در بدر بود
رمز پیروزی توکل، همره با صبر بود
گفت مولا مرتضی،از یاری و امداد غیب
می کند یاری خدا ، اخبار آن در صدر بود

 

۵۲.رمضان
بار عام است خدا را ، به ضیافت برویم
وقت دیدار مراد است که راحت برویم
حق ز کان کر مش سفره ی رنگین دارد
بهر دیدار خدا،راه شریعت برویم

۵۳.ماه شعبان
مژده ای دل که مه عید و مه جان آمد
ماه شعبان و مه جلوه ای یزدان آمد
گل نرگس، گل لاله، به جهان دیده گشود
حجت و نور خدا، نیمه ای شعبان آمد

۵۴.ماه صفر
چون ماه صفر آمد، غم ها چه عیان باشد
زهراست عزا دار و از سوگ فغان باشد
هشتش که فزون از بیست، آن وقت رحیل آمد
لبیک محمد گفت، آن میر جنان باشد

۵۴.ربیع الاول
در ماه ربیع است که عالم شده رخشان
منجی بشر عرش و زمین کرد گلستان
میلاد دو شمس و قمر هستی و عالم
صادق بود و ختم رسل مظهر قرآن

۵۵.ماه رجب
در رجب آماده گردی با نیایش، با دعا
ماه استغفار باشد، ماه مخصوص خدا
دو امام اول و پنجم به دنیا آمدند
کعبه بشکافد بیاید نور هستی مرتضی

۵۶.محرم
کاروان عشق آمد ، سوی جانان می رویم
در محرم عشق خود ابراز و گریان می رویم
دسته های مردمی ده شب هزاران سینه زن
عشق خود را برحسین ابراز و با جان می رویم

 

۷.دودمان اموی
چون پیمبر از بنی هاشم رسالت برگزید
دشمنی بر احمد و آلش به اعلا حد رسید
در مدینه دین حق نشر و مسلمانی رواج
شد مدینه قلب اسلام و مداوم آن تپید

۵۸.دوران عباسی
می کند برپا بنی عباس دولت در حران
مرکز آن می شود بغداد با عزم سران
از سپاه و لشکر عثمانیان در یک نبرد
منقرض شد سلسله عباسیان اندر جهان

 

۶۱.جنگ نهروان
سخت باشد حمله در پیکار و جنگ نهروان
چونکه قاری و مسلمان در میان و جمعشان
حق و باطل در زمان جنگ کفار و نبی
بود شفاف ونباشد شک وتردیدی چنان

۶۲.جنگ صفین
جنگ صفین است جنگ خدعه و مکر و فریب
شد عیان در عرصه ی میدان صفین و رقیب
تا به زانو آورد بی جنگ و خون ریزی حریف
در صف لشکر شکاف انداخت،آن طرح عجیب

۶۳.جنگ صفین
بر سر نیزه نمودند کاغذ وقرآن رها
لشکر مولا شود مقهور از ریب و ریا
گاه با پول و گهی خدعه،ستم شد بر سپاه
لشکر حضرت شکست را می پذیرد درخطا

۶۴.جنگ خندق
متحد گشتند کفار قریش و کافران
در نبردی نابرابر با سپاه مومنان
گفت سلمان رمز پیروزی،نیازش خندق است
تا بود یک مانعی در حمله های بی امان

 

۶۰.جنگ جمل
"راه امیر مومنان راه خداست بی گمان"
نیست طریق اولیا، جنگ و نبرد بی امان
جنگ جمل به پا شود، بصره سقوط می کند
نیست رهی بجز دفاع،جنگ علی و خاطیان

 


۶۶.جنگ احد
رمز پیروزی توکل بر خدای لایزال
هر که را باشد توکل،کی بود او را ملال؟
در پی نا کامی کفار در بدر و احد
انتقام خون یاران را گرفتند در جدال

 

 

 

فصل هفتم

اشعار اجتماعی

بخش اول

مصرع های کوتاه

۳۶.دنیا

مکن تکیه بر مال و زور و نفر
اگر می توانی از آن کن حذر
شوی خوار گر تکیه بر آن کنی
بود سخت این امتحان بر بشر

 

۱۷.همدردی

شنیدم نهنگان پس از مرگ یار
به ساحل زنند خویش، در هر دیار

حیاتی نخواهند و بی تاب عشق

که مهر عزیزش بود بی شمار

 

۲.ادب

هر آنکس که دارد ولایت،ادب

خدایش،خدای علی است و رب

ندارد ادب،بی ولایت همی

دچار غرور است و شهوت،غضب

 

۳.خدمت به خلق
بزرگی سراسر به گفتار نیست
به سجاده و ذکر و اظهار نیست
به جز خدمت خلق ، کاری مجو
به احسان خلق است ، اسرار نیست


۶.رد مال

ره رستگار ی بود رد مال
نماند به مرگ و  به وقت زوال

که آرامش آدمی در اداست

ادا کن به سر عت ، همی با شتاب

 


۷.مکر و حیله
مکن مکر و حیله ، بجای ثواب
نماند دیونی ، به روز حساب

ادا کن حقوق کبیر و صغیر

قیامت فرا می رسد هم عذاب

بخش دوم

مصرع های بلند

 

 


۲۰۹.سیرت نیکو
سیرت زیبا کند زیبا تو را در زندگی
چهره کی زیبا کند انسان ، بدون بندگی
صورت زیبا کند زیبا تو را نزد عوام
سیرت نیکو دهد آرامش و آسودگی


۲۰۶. انصاف
مردم بیچاره را یاری کن و کاهل نباش
بهر فردایت بکن کاری ، خودت سافل نباش
با مصاف دیگران پرهیز از اجحاف کن
در عدالت عامل و از بندگی غافل نباش

 

 

۲۰۰.تقوای الهی
مى رود ایمان و تقوا، در پی هر هرزگی
کبر و انواع حسد، آتش زند بر زندگی
هست تقوا چون لباسی، بر روان آدمی
بهترین عامل بود تقوا برای بندگی

 

۱۹۵.ریا
ای که داری خود نمایی و ریا با دیگران
در دو دنیا می شوی از این ریا غرق زیان
سلب گرداند ریا از ما همه، توفیق حق
پس چرا خواهی به این و آن دهی خود را نشان ؟

 

 

 

۹۶.مفاسد اقتصادی
گفتند که این بهره ی بانکی است ربا نیست
به به چه کلامی ، که از آن هیچ ابا نیست
جمعی ز خدا بی خبران ظلم نمودند
این کار ز کفار ومنافق که جدا نیست

 


۲۶.احسان
در امور ضعفا حامی و هم کوشا باش
بر حقوق دگران ساعی و بی پروا باش
اهل احسان وعمل باش ، ضعیفان دریاب
وقت خود را به تقلا گذران،  والا باش

 

 ۹.غم دل

غم دل با که بگویم که نگردم من خوار
من نخواهم ز خلایق کمک و هم اغیار
به در خانه ی حق آیم و هم نایب او
چون امامان و نبی در همه کار و ادوار

 

 


 
۲۷.لجاجت
سخت گیری و لجاجت مکن و دریا باش
حد اوسط بنما مشی خود و  بالا باش
عامل نور و صفا باش،چو شمعی سوزان
مردمان گرد تو آیند، جهان آرا باش

 

۲۹.جهالت
وقت خود را به حقایق گذران،  والا باش
بدترین چیز جهالت بود و دانا باش
عمر ما کوته و یک روز به پایان برسد
خدمت خلق نما ، فکر خود و عقبا باش

 

۴۱.نفاق

ناکثین و قاسطین و مارقین
جملگی هستند افرادی  لعین
عهد با آنها ندارد ارزشی
بشکنند در  لحظه های واپسین


۷۲.حجاب
گر بخواهی حفظ گردی از نگاه نا کسان
کن حجابت را رعایت، در مصاف دیگران
دان خدا راضی است از کار شما در این امور
چون نلرزانی دل بیچاره ای را ناگهان

 


۱۰۴.آثار طلاق
آثار طلاق بس زیان آور و در عرف بد است
چونکه جانکاه بود، دغدغه اش تا ابد است
گر شود حاصل تزویج تو را نور بصر
نتوان کرد فراموش، چو آن کالبد است

۱۰۵.ازدواج
می کند احمد سفارش، جملگی در ازدواج
می شود احسن تکامل، بندگی در ازدواج
در مقابل نهی کرده ، مردمان را از طلاق
می شود جمعی دچار ماندگی در ازدواج

 

۱۶۸.تلاش
روز و شب معنی ندارد ، از برای اهل علم
چون نباشد با غریبان همدم و همراه و سلم
او بدارد یک قلم در دست ، دائم در خیال
تا بجوید عشق خود را ، با تلاش وصبر و حلم

 


۱۲۷.عقل
عقل تنها موجب لغزندگی است
دور گشتن از خود و بالندگی است
مال و ثروت گرچه ما را لازم است
تکیه بر آن ذلت و درماندگی است

 

۱۵۱.غصه

کن تو دوری از غم و غصه مدام
ترک کن این خصلت و خوی و مرام
دان خدا داده به ما عقل و خرد
عقل تو باشد پیمبر، هم امام

 

۱۷۱.انفجار نور
انفجار انقلاب ما چهل منزل ز نور
آن چنان مستکبران گشتند جمله مات و بور
مردم ایران چه ها کردند ، دراین راه سخت
خشت خام و پله ی اهرام ، نمی داند که مور

 

۱۷۱.انقلاب
چون صدای انقلاب آمد، جهان شد پر ز نور
کشور ایران ز ظلم و از سیاهی ها به دور
آدم ساده نمی داند چه کرده انقلاب
چشم طاغوت زمان کور و نموده حق ظهور

 

 

 

فصل هشتم

اشعار فرهنگی

بخش اول

مصرع های کوتاه

بخش دوم

مصرع های بلند

 


۲.۴.نذر
نذر باشد ترک کار زشت با قصد رضا
یا بدست آری رضای حق تعالی با ادا
گفت یزدان گو به مردم نذر کردم با سکوت
چونکه مریم صاحب عیسی است با امر خدا

 

۲۰۵.دعا
دل بشکسته می خواند خدا را
خدا پاسخ دهد هر دم دعا را
منم بیچاره و مضطر پریشان
پذیرد ناله و سوز گدا را

 


۲۰۱.شفاعت
شفاعت می کند احمد از این دنیای فانی
دهد امید بر خاطی که بر گردد زمانی
دهد قرآن محمد را مقامی چون شفاعت
اگر چه فرقه هایی خبط کردند در معانی

۲.۲.عفو
همیشه عفو و بخشش، بهتر از کین و تقاص است
مصفامی شود دنیا، جمالش بی خصاص است
بنازم حضرت مولا علی را چون که گفتا
به فرزندان که قاتل را که اکنون در مناص است

 

 


۹۷.قصاص
تعدی موجب اسقاط انسان، با حِصاص است
تلافی کردن ِ عین عمل، حکم ِ قصاص است
بنازم حضرت مولا علی را چون که گفتا
به فرزندان که قاتل را که اکنون در مناص است

۹۸.درس هایی از قرآن
تلف بنمودن اوقات مردم، ارتخاص است
از این رو کار ما فحص و فِحاص و افتحاص است
ز قران درس های زندگی باید گرفتن
که هر یک آیۀ آن، شامل نور ِ مصاص است

۹۹.شفاعت
شفاعت می کند احمد در این دنیای فانی
دهد امید بر خاطی که بر گردد زمانی
دهد قرآن محمد را مقامی چون شفاعت
اگر چه فرقه هایی خبط کردند در معانی

 

 

۸۹.خشونت
آنچه آید به سرم، غفلت و اندوه و غم است
حرص دنیا و طمع آتش بر جان و سم است
گر تنش یا که خشونت بشود سر مشقت
سبب سستی و افسردگی و هم عدم است
..

۹۰.هدایت
شفا ده ای خدا هر بینوا را
که مردم را نباشدجز خدا را
نطر کن چون همیشه بندگانت
بده حاجت مرا، چون اولیا را

 

۱۲۹.بخشش
آدمی دارای مال است و منال
تکیه بر آن ، باعث وزر و وبال
آنچه ماند کار نیک و کار خیر
توشه ای گردد تو را، با صرف مال

۷۹.نعمت های خداوند
سوره الرحمن شمارد ، از نعم های خدا
تا نگردد آدمی ، در شک و تردید و خطا
می کند الله خلق و می دهد فرمان بسی
همچو ابر و ماه و خورشید و ستاره در سما

۸۰.به چه نازی اینقدر
تو که تسلیم هوایی ،به چه نازی اینقدر
می زنی لاف خدایی،به چه نازی اینقدر
می برد مرگ بشر را، نتوان گفت چرا
چون حیات است جدایی،به چه نازی اینقدر

 

۷۶.حضرت ابراهیم
هست ابراهیم سالک ، با خلوص و بی ریا
او خلیل الله باشد، از عظام انبیا
امر حق اجرا شود، درذبح فرزند نبی
لیک چاقو کی برد، بی اذن رب، دانی چرا

 

۱۳۱.طول عمر
گفت آدم ، هر که نوشد قطره ای آب حیات
او نمیرد تا قیامت ، نیست او را هم ممات
خضر گوید ، من ز آدم ، این سخن دارم به یاد
در خصوص طول عمر و در رهایی از وفات

 

 

۱۳۲.حضرت خضر
خضر باشد از نواده حضرت نوح و نبی است
او بنوشد آب هستی در جهان و او ولی است
زین سبب دارای عمری بی کران و انتهاست
جانشین حق تعالی در زمین و فاضلی است

 

 


۱۵۶.حسادت

آن که در دنیا حسادت کرد و مرد
مال و اموال خودش را دان نبرد
بر زمین بنهاد جسم و جان برفت
جان خود را چون اجل آمد سپرد

 

 

 
۱۳۳.آب حیات
نقل گردد پادشاهی طالب عمری زیاد
جمع گرداند گروهی بهر پاسخ هم مراد
چشمه ای مخفی زما باشد ، بهر این سوال
آب آن آب حیات است و ندارد کس به یاد

 

 


۶۷.آیه الکرسی
آیه الکرسی بود اعظم میان آیه ها
آن بود کرسی حق، بهر من و بهر شما
کرسی حق می برد بالا تو را اندر شناخت
تا که بینی حق ورای خود، نبینی جز خدا

 

 

۸۱.سیرت نیکو
سیرت زیبا کند زیبا تو را در زندگی
چهره کی زیبا کند انسان، بدون بندگی
صورت زیبا کند زیبا تو را نزد عوام
سیرت نیکو دهد آرامش و آسودگی


۱۱۱.مدیریت
این جهان پر باشد از انواع کینه  در مرام
کن مدیریت بر آن ، گر طالب لطفی مدام
نیست راهی ، در جلوگیری ز ایجاد خطا
با تدبر چیره شو بر هر مصیبت در نظام

۱۱۲.رستگاری
هر که خواهد رستگاری در زمین و آن جهان
در تهذب باشد و احسان و نیکی  هر زمان
حق کند تاکید آن را ، با قسم های زیاد
سوره ی شمس است  انشا و بود بر ما عیان

 

۱۲۵. علم
علم فرار است و افزون می کند ادراک ما
ثبت آن باشد مفید و مشتعل سازد تو را
چون جرقه باشد و آید به ذهن آدمی
شعله ور گردد دو چندان با تلاشت هر کجا

 

 


 
۱۳۴.رستگاری
هر که خواهد رستگاری در زمین و آسمان
در تهذب باشد و احسان و نیکی  هر زمان
حق کند تاکید آن را ، با قسم های زیاد
سوره ی شمس است  انشا و بود بر ما عیان

 

۱۳۵.جنت
جایگاهی چون شهیدان از  برای سالکان
هر که باشد در ستیز و در نبرد دل هر آن
چون که در جنگ خود و شیطان کند رزم و جدال
حق دهد پاداش چندان ، قرب خویش و هم جنان

 

۱۳۶.مصیبت
این جهان پر باشد از انواع کینه  در مرام
کن مدیریت بر آن ، گر طالب لطفی مدام
نیست راهی ، در جلوگیری ز ایجاد خطا
با تدبر چیره شو بر هر مصیبت در نظام

 

۱۳۷.پاداش
قلب پاک و روی خندان و زبان اندر دهان
می برد ما را به سوی خالق پاکت چنان
تا توانی کن کمک بر مردم و آزاده باش
مرضی حق باشد و پاداش دارد بی گمان

 

 

۱۳۸.راه خوبان
گشت تبیین راه خوبان با عمل هم با کلام
آن بود الگوی رشد و هم تعالی و مقام
دان شهیدان ماندگارند و همه سوی خدا
جملگی نزد خدایند و خدا داده پیام

 

 

۱۳۹.برزخ
کل ما در خاک گردیم و نمی ماند اثر
می توان گفتا که ما هستیم مفقود الاثر؟
روح ما در برزخ است و جسم ما گردد فنا
جسم ما در خاک ماند، روح ما جای دگر

 

۱۶۰.غفلت
بی میلی ماست ،نشر افکار
بی صبری ماست ، ذکر و گفتار
غافل ز علوم و فضل و دانش
چون نشر و بیان و علم و اشعار

 

 

فصل نهم

شخصیت های مذهبی

بخش اول

مصرع های کوتاه

 

۸۱.رسم خدا
   عجب رسمی خدا دارد بشر را ​  
    که ما غافل ز اسرار و بصر را
گزیند بهترین ها ی دو عالم
   برد سوی خودش در یک نظر را

 

۱۸۲.شهادت
   عدو از کف ربودی گوهری را ​ 
    فلک بردی زما یک اختری را
تو چیدی آن گل خوش عطر یاران
    جدا کردی ز جانها ، دلبری را

 

۱۸۳.استاد
دریغا اسوه ای ایثارمان رفت   
 ز دنیا محرم اسرارمان رفت
شفیق و رهنما در عرصه ها بود
 بهین استاد خوش گفتارمان رفت

 

۱۸۴.امیر
ز جان شیدای آل مصطفی بود 
  امیری بی ریا در جبهه ها بود
شود محشور با جمع شهیدان
  که عمری خادم آل عبا بود

 

 

 

۱۸۵.سلیمانی
 مطیع امر حق هم رهبری بود  
   عزیز و مهربان و گوهری  بود
سلیمانی شهادت را پذیرا
  گل پر پر شده را یاوری بود

 

۱۸۶.سلمان
  دو صد افسوس ایشان را ربودی​   
     صفا بخش دلیران را ربودی
که خونش صد سلیمانی کند خلق 
     ز ما مردی چو سلمان را ربودی

 

۱۸۷.بی ریا
گل بی خار گلزار محبت          
 به حق سر چشمه ی انوار رافت
سلیمانی شهیدی بی ریا بود
   چو باران بهاری با طراوت 

 

 

 

۱۸۸.سوگ
  به یکباره گرفتی یار ما را​  
   جدا کردی ز ما دلدار ما را
ز ماتم ساغرما گشته لبریز 
   نکردی رحم، حال زار ما را

 

  ۱۷۸.شفاعت
سلیمانی بود جایش چه عالی
شفاعت می کند او بر رجالی؟
اگر چه وصل حق باشد تمنا
دعا کن بر من بشکسته بالی

بخش دوم

مصرع های بلند

 

۷۷.حضرت خدیجه
ای خدیجه، حامی قرآن و دین انبیا
مادر زهرای اطهر، همنشین مصطفی
تو ببخشی آن همه اموال را از بهر دین
شد عبای مصطفی بهرت کفن، بانوی ما

 

حضرت رقیه
ای فاطمه ی صغری، در راه خدا رفتی
در خواب پدر دیدی، نا گفته چرا رفتی
با زمزمه های خود، جان همه را سفتی
ای گوهر و دردانه، رقیه کجا رفتی

 

۶۵.ام البنین
بعد فوت فاطمه، ام البنین همسر شود
در مصائب او شریک و همره حیدر شود
مادر عباس باشد، صاحب فهم و کمال
می برد عباس ارث از مادر و یاور شود

۷۷.حضرت خدیجه
ای خدیجه، حامی قرآن و دین انبیا
مادر زهرای اطهر، همنشین مصطفی
تو ببخشی آن همه اموال را از بهر دین
شد عبای مصطفی بهرت کفن، بانوی ما

 

 

۱۲۴.استاد
رنجبر بو د و حسن زاده ، اساتید حقیر
در معارف قوی دیدم و در حکمت  میر
می کنند دنیای ما را روشن و هم آخرت
عمر طولانی عطا کن ، ای خدای بی نظیر

 

۱۵۳.شهید سلیمانی
عزتی مانا به ایران داد، سرلشکر سلیمانی
در دل ملت عزیز و یاور رهبر سلیمانی 
حیف شد رفت از میان ما ولی بین عاقبت وی را
با دفاع از حرم، همخوان پیغمبر سلیمانی 

 

 

۱۵۴.راه عاشق
زنده نامش تا ابد آن مالک اشتر، سلیمانی 
مرد میدانی شبیه اش نیست هم دیگر سلیمانی
او بصیرت داشت هم تقوا و خدمت دوست داشت
راه عاشق را ببین ، آن پیرو حیدر ، سلیمانی& شادی...

ما را در سایت شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alirejalib بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 29 بهمن 1402 ساعت: 4:48