غزل مشترک و منتخب اولیای الهی (علی اصغر) (4)

ساخت وبلاگ


باسمه تعالی

اولیای الهی

حضرت علی اصغر

غزل۴


علی اصغر آن شش ماهه طفل شیرخواره

فلک را سقف بشکافد به خون، با یک اشاره


عرب از حرمله خیری ندیده جز قساوت

زند تیری سه شعبه بر گلو و شد سه پاره


بود دشمن شقی و کرده پر خون شاهزاده

شود مهتاب قرمز گون و غم دیده ستاره


کند حلقوم او پر خون و گردد طفل بی جان

بزد بر دف و چنگ و دهل و طبل و نقاره


ندیدست عالم و دنیا چنین ظلم و جنایت

بود این قصه ای پر خون و غمناک هزاره


نباشد بدتر از این کوفیان اندر دو عالم

بر افروزند آتش را ، بسا با یک شراره


گرفتا حرمله با تیر خود جان سه کس را

بگیرد جان طفل و مادرو بابا هماره


شهید کربلا هستی تو ای طفل گهر بار

طلوع فجر و عشقی ،غنچه ی پاک بهاره


ندارد اشک مادر، تا دهد یک قطره آبی

عطش دارد علی اصغر رجالی،بی قراره


بیا ای میثمی ختم سخن کن وصف اصغر

حسین خور شید باشد، اصغر ش هم یک ستاره


سروده شده توسط

علی رجالی و مهدی میثمی

شادی...
ما را در سایت شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alirejalib بازدید : 155 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 9:11