فرازهایی از خطبه اول نهج البلاغه( مثنوی ۲۴)

ساخت وبلاگ

 

 

 

باسمه تعالی
فرازهای از نهج البلاغه
مثنوی۲۴
خطبه اول
قسمت سوم

بشر عاجز ز توصیف خدا ، هم در صفات است
تجلی صفات حق ، میسر در حیات است
 

بدان قرآن شده نازل ز جا و هم مقامش
شود مفهوم  بر انسان کلام و هم پیامش
 

صفات حق تعالی می شود نازل ، بشر را
تجلی می کند آن در خلایق ، چون اثر را

 

خدا روزی رسان باشد  ، همه خلق جهان را
کجا قادر بشر باشد ، به تامین و گمان را

 

*خدا هر گز نگردد در تصور یا که رویت
صفات حق ، چو حق مخفی و دور از فهم و قدرت


 

صفات مردمان ، هر گز نمی گردد چو یزدان
برای فهم ما توصیف گردد ، سوی قرآن

 

بهشت گردد چنان توصیف ، در اثنای قرآن
حقیقت چیز دیگر باشد و پنهان  ز انسان


 

نقش حق در زندگی چون نور  باشد در جهان
کی بشر قادر به کاری می شود ، بی نور آن



 

حق نباشد قابل تصویر در اذهان و جسم
هم صفات حق تعالی  در بیان و دید چشم

 

این تصور را که حق چون مادران مهربان
آن بود جهل بشر از حق تعالی ،  بی گمان



 

دان خدا مافوق ذهن است و تصور در جهان
آنچه گنجد در تصور ، آن خدای ذهن و جان


 

جهل انسان ، باور بی جاست در فهم درست
همچو تشبیه صفات حق تعالی در نخست
 

ظرف جان را پر کن از ظرف خدا در معرفت
گر بخواهی قرب یزدان و کمال و منزلت


 

فرد عاشق می کند جان را فدا در راه دوست
چون که بی تاب و تحمل گردد و مشتاق اوست


 

می کند تبیین خدا را ، در صفات و عز او
باعث فهم صحیح حق شود ، اسرار هو

 

هر کسی دارد در این دنیا رفیق و هم زبان
گاه عاشق می شود بر مال دنیا ، بی امان


 

گشت مولا عاشق یزدان پاک و کبریا
جان خود را می دهد تا دین بماند هر  کجا


 

می کند  در حد اعلا کوشش و جان می دهد
تا بدست آرد جهان را ، مال و ایمان می دهد


 

خوش به حال  عاشقان حق تعالی در جهان
جان فدای حق کنند و کسب قرب و هم جنان





 

هر که بشناسد خدا را با دل و هم معرفت
نیست او را در مصائب سستی و هم معذرت



 

سعی حضرت دادن فهم صحیح کردگار
تا که حق با معرفت گردد پرستش ، در مطار



 

چون بشر دارای عقل است و تصور در امور
حق کند تصویر در ذهن و کند خبط حضور





 

در مقابل بین ملائک ، در عبادت یا ثنا
جملگی مشغول ذکرند و نیایش با خدا




 

نیست خبط و یا خطایی چون بشر روی زمین
تابع محض خدایند و همه اهل یقین






 

زین سبب پیغمبران را می کند دعوت خدا
بهر ارشاد جوامع از گناه و هم خطا



 

این صفات دنیوی زائبده ی افکار ماست
این تجلی ضعیفی از صفات و از خداست



 

چون خدا دارد احاطه بر بشر ، کل جهان
زین سبب قادر نگردد کس ، به توصیف و گمان




 

حق مبرا از چنین تعبیر  ما در عالم است
او ندارد جا و اندازه چو ما و قائم است




 

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میسمی

 

 

شادی...
ما را در سایت شادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alirejalib بازدید : 158 تاريخ : شنبه 29 خرداد 1400 ساعت: 10:11